• وبلاگ : درد مشترك من و دنيا
  • يادداشت : پست آزمايشي2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام!ممنون از حضورتون!خوشحال ميشم بهم سر بزنيد!اميدوارم براي خوندن همديگه نياز به دعوت نداشته باشيم!از اين به بعد سيزدهم هرماه به روز خواهم کرد!...راستي نظرتونو درمورد تبادل لينک نگفتيد!...يا حق!
    سلام!خيلي جالب بود!به ويژه پاراگراف آخر که خيلي بانمک و جذاب بود!باز هم بهتون سر ميزنم!خوشحال ميشم به سفره ي خاکي منم يه سري بزنيد!با تبادل لينک هم موافقم!البته اگه بخوايد!!

    سلام مهندس

    توي لينكدوني م اسمت اومده بود اول . يعني بروز كردي.

    اومدم ديدم خبري نيست.

    منتظر دردي مشتركم.

    فعلا

    ياحق

    سلام

    هرشب ميام منتظر مطالب جديد و زيباي شما هستم اميدوارم بزودي به روز شه

    سلام چه وبلاگ پراز دردهاي مشترکي

    زيبا ژرف لذت بردم اميدوارم هرچه زودتر به روز بشه

    خورشيد ممكنه هر روز از همون جاي ديروزي طلوع كنه ولي ما كه ميتونيم زاويه ي نگاهمونو تغيير بديم ياد اين جمله افتادم

    «يادمان باشد باران رحمت الهي هميشه در حال بارش است اگر ما خيس نميشويم براي اين است كه بايد جاي ايستادنمان را تغيير دهيم»

    سلام
    + رضا شيباني 

    باز هم خورشيد از همان جاي ديروزي طلوع کرده است.

    اين جمله خيلي عميق و معنا داره.تو در ساده و عميق بودن بي نظيري

    سلام

    لذت بردم.قلمت توانا و انديشمندانه ست.روزمرگي كه نوشته بودي نشون مي ده كه نگاهت به زندگي روزمره عميقه و سرسري نيست.منتظر نوشته هاي قدرتمندترت مي مونم.